سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منتظران همیشه عاشق
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 90/12/3 توسط الا | نظر

خورشید خانم باچشمهای طلایی رنگش پهنای آسمان را به دنبال ماه جستجو می کرد،ناگهان ماه را در گوشه ای از آسمان پیدا کرد. اورا صدا زدو گفت: ماه من،همدم تنهای من درآسمان، چراتورا دلخسته وبی نشاط می یابم؟ ماه صورت نقره گونش را روبه خورشید کرد وپاسخ داد: چرا من وتو هیچگاه نمی توانیم درکنار هم، درتاریکی یاروشنی آسمان قرار بگیریم؟ چرا با اینکه همدیگر را دوست داریم، زمانی که من هستم تو باید بروی؟ تابش طلایی خورشید، رنگ باخت. این همان سوالی بود که خود نیز بارها در دلش آن را تکرار کرده بود. باصدایی لرزان وغمگین،آرام زیر لب گفت: آتش نهفته در سینه ی من، وجود سپید و حریرانه ات را می سوزاند. ماه لبخندی زد وگفت: مگر ستاره ها از سوختن دل شهابها متولد نمی شوند؟ پس بگذار من هم یکبار گرمی عشق تورا در کنار خود احساس کنم وبسوزم، شاید که من هم به تکه ای نورانی وعاشق تبدیل شوم...


نوشته شده در تاریخ جمعه 90/8/13 توسط الا | نظر

هنرمند هنر خودش را دوست دارد،هنرکه نمی تواند هنرمند را دوست بدارد.هنر فقط می تواند هنرمند رانشان بدهد.خدا مخلوقش را دوست می دارد،مخلوق قادر نیست خدا رادوست بدارد.خلق محبوب خدا هستند وخالقشان رانشان می دهند


نوشته شده در تاریخ جمعه 90/8/13 توسط الا | نظر

هرکس خودش باید کار خودش را بکند.خودت باید خودت را ببخشی.خودت باید بر سر خودت دست بکشی.محبَّت،انسان را خودکار میکند.محبَّت رنگ خدایی به انسان می زند و وقتی انسان دید که این دستش مال خداست و خواست که خدا بر سرش دست بکشد،خودش بر سر خودش دست می کشد


نوشته شده در تاریخ جمعه 90/8/13 توسط الا | نظر

هر وقت درزندگی ات گیری پیش آمد و راه بندان شد،بدان خدا کرده است؛زود برو با او خلوت کن وبگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟هرکس گرفتار است،در واقع گرفته ی یار است


نوشته شده در تاریخ جمعه 90/8/13 توسط الا | نظر

هر چیزی که به تو نرسید،بدان که از اوّل مال تو نبوده است.


نوشته شده در تاریخ جمعه 90/8/13 توسط الا | نظر

 

درحدیثی قدسی است که خدا می فرماید:«آن کس که مرا طلب کند،مرا می یابد و آن کس که مرا یافت،من را می شناسد وآن کس که مرا شناخت،مرا دوست می دارد وآن کس که مرا دوست داشت،به من عشق می ورزد و آن کس که به من عشق ورزید،من نیز به او عشق می ورزم و آن کس که من به او عشق ورزیدم،او را می کُشم وآن کس را که من بکشم،خون بهای او بر من واجب است و آن کس که خون بهایش بر من واجب شد،پس خود من خون بهای او هستم.


.: Weblog Themes By Blog Skin :.

تمام حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن می باشد.

پیج رنک

آرایش